سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

  فضایل شهدا 

یا رب، شهیدان از شهادتها چه دیدند

از ما بریده سوی تو هجرت گزیدند

در جبهـه ها پیـکار مرگ و زندگانی

مزد شهـادتـها، حیات جـاودانـی

 پیـرایه وابستـگی از تن بریـدند

آزاد گردیدند و سویت پر کشیدند

 درمرگِ سرخِ عاشقانْ هرگز فنا نیست

هر لاله خونینْ کفنْ زآنها نشانیست

 آنانـکه سـوی یارشـان پرواز کردند.

از پای جان، بند اسـارت، باز کردنـد

در جامِ خونِ خودْ جـمالِ یار دیدند

از شوق، آهنگ سفر را ساز کردند.





تاریخ : جمعه 94/11/16 | 1:36 عصر | نویسنده : ملیکا آرمین | نظر
حماسه و مقاومت / شعر درباره شهدا

هی دم زدیم از یاد یاران و شهیدان

اما وفای بر شهیدان را یادمان رفت

بسم الله الرحمن الرحیم

داغ دل لاله ها 

امروز برای شهدا وقت نداریم

  ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم

 با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است

 ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم

 چون فرد مهمی شده نفس دغل ما

 اندازه ی یک قبله دعا وقت نداریم

 در کوفه تن غیرت ما خانه نشین است

 بهر سفر کرببلا وقت نداریم

 تقویم گرفتاری ما پر شده از زر

 ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم

 هر چند که خوب است شهیدانه بمیریم

 خوب است ولی حیف که ما وقت نداریم

 




تاریخ : جمعه 94/11/16 | 1:34 عصر | نویسنده : ملیکا آرمین | نظر
هفت سین در جبهه - قافله شهدا

 

بچه ها تحویل سال
یادش بخیر شلمچه
چیده بودیم تو سفره
سربند و یک سرنیزه 
بچه ها خیلی گشتن
تو جبهه سیب نداشتیم
بجای سیب تو سفره
کمپوتشو گذاشتیم
تو اون سفره گذاشتیم
یه کاسه سکه و سنگ
سمبه به جای سنجد
یه سفره ی رنگارنگ
اما یه سین کم اومد
همه تو فکری رفتیم
مصمم و با خنده
همه یکصدا گقتیم
به جای هفتمین سین
تو سفره "سر" میذاریم
سر کمه، هر چی داریم
پای رهبر میذاریم




تاریخ : جمعه 94/11/16 | 1:33 عصر | نویسنده : ملیکا آرمین | نظر


 




تاریخ : جمعه 94/11/16 | 1:28 عصر | نویسنده : ملیکا آرمین | نظر

زهرا ترکمن

 

زهرا عکس امام (ره) و یک گلبرگ محمدی را در دفترش نگهداری می‌کرد

خواهر شهید دانش‌آموز «زهرا ترکمن» گفت: زهرا همیشه عکس‌های امام خمینی (ره) را همراه یک گلبرگ محمدی در هر صفحه از دفترش نگهداری می‌کرد اما من هیچ وقت نتوانستم راز این کار او را بفهمم.

هفتمین فرزند خانواده محمود ترکمن در سال 1348 در اسلام‌آباد کرمانشاه دیده به جهان گشود؛ پدر و مادر این خانواده مذهبی زیباترین نام یعنی «زهرا» را بر این دختر نهادند. زمانی که «زهرا» 9 بهار از عمرش را درک کرد، مادرش برای او چادری سفید با گل‌های صورتی دوخت و مهمان غریبه و نامحرم به خانه زهرا می‌آمد، او چادر گلدار صورتی را بر سر می‌کرد و مانند فرشته‌ای کوچک به استقبال مهمانان می‌رفت.
فاطمه ترکمن خواهر شهید دانش‌آموز «زهرا ترکمن» با بیان خاطرات خواهر کوچکترش اظهار می‌دارد: زهرا دارای هوش فوق‌العاده‌ای بود؛ وی در انجام واجبات دینی اصرار داشت و در جلسات قرآن شرکت می‌کرد که نسبت به کودکان هم سن و سالش زودتر از همه قرآن را فرا گرفت.
وی ادامه می‌دهد: زهرا ترکمن در ایام محرم به مادرش اصرار می‌کرد که مراسم روضه‌خوانی در منزل برگزار کند که بنا بر اصرار زهرا همیشه در ایام محرم ندای «یا حسین (ع)» از منزل ما بر می‌خاست و زهرا خادم امام حسین (ع) در منزل بود.
خواهر شهید دانش‌آموز «زهرا ترکمن» بیان می‌دارد: خواهرم از زمانی که زبان به سخن گشود هیچ یک از اعضای خانواده را با کلمه «تو» خطاب نمی‌کرد. او هیچ گاه کاری نمی‌کرد که مجبور به معذرت خواهی شود. زهرا با سن کمی که داشت احساس مسئولیت می‌کرد و در مواجهه با مشکلات اجازه نمی‌داد، کسی مروارید‌های جاری شده از چشمش را ببیند.
وی می‌افزاید: عصبانیت برای او معنایی نداشت و زمانی که ما عصبانی می‌شدیم، مثل یک خواهر بزرگتر با ما شوخی می‌کرد.
ترکمن اضافه می‌کند: زهرا همیشه عکس‌های امام خمینی (ره) را جمع می‌کرد و همراه با یک گلبرگ محمدی در هر صفحه از یک دفتر نگهداری می‌کرد اما من هیچ وقت نتوانستم راز این کار زهرا را بفهمم. هر وقت از زهرا می‌پرسیدم چرا این کار را می‌کنی با همان زبان کودکانه و شیرینش می‌گفت «این یک راز بین من و گل محمدی است».
وی بیان می دارد: آرام آرام همه باورشان شده بود که زهرا، آسمانی است. بالاخره روز 31 شهریور 59 از راه رسید. زهرا با چادر سفیدش از منزل به قصد رفتن به مغازه پدر خارج شد. هر چقدر به زهرا اصرار کردیم که از منزل خارج نشود، گوش نکرد و گفت «پدر الان در مغازه است؛ قول می‌دهم به مغازه بروم و پدر را به منزل بیاورم» زهرا رفت ولی دل من و مادر و برادرم پر از آشوب بود. تا اینکه این فرشته زمینی در بمباران هوایی و در 11 سالگی به آسمان پرکشید و به شهادت رسید.
به گزارش توانا، فاطمه بستام، حدیث تابش و حسنا کرمی عضو اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان در زندگی این شهید دانش‌آموز پژوهش کردند و نیک سیرتی وی را بر صفحه روزگار نوشتند.





تاریخ : جمعه 94/11/16 | 1:23 عصر | نویسنده : ملیکا آرمین | نظر
پیامی از یک شهید :  شهید کسی است که اشخاص و اشیا را مشاهده می کند . شهید کسی ست که هیچ امری از حیطه علم و دانایی وی خارج نیست از همه چیز مطلع است . شهید کسی ست که به حضور خداوند طلبیده شده است . شهید کسی ست که حقیقت و واقعیت را مشاهده می کند و علم حصولی و اکتسابی آن به علم حضوری و عینی تبدیل می شود


عکس متحرک از گل  و دسته گلهای زیبا



تاریخ : جمعه 94/11/16 | 1:21 عصر | نویسنده : ملیکا آرمین | نظر

دانش آموز بسیجی شهید سید محمد رضا احمد پناهی

نام پدر : سید مصطفی

تاریخ تولد : 1351

محل تولد : نیشابور

تحصیلات : اول دبیرستان

مسئولیت در جبهه : رزمنده

تاریخ شهادت : 1366

محل شهادت : شلمچه

آرامگاه : گلزار بهشت فضل


پیامی از شهید نقل قول حضرت امام سجاد (ع) فر موده است :

 "خدایا از تو می خواهم که بر محمد و آل محمد (ص) درود فرستی و در معامله ای که زبانی در آن نیست مرا فایده فراوان دهی  با توفیق شهادت برای من مرا در معامله ای که خریدارش تو هستی شریک کنی"

  



تاریخ : جمعه 94/11/16 | 1:20 عصر | نویسنده : ملیکا آرمین | نظر




تاریخ : دوشنبه 94/10/28 | 6:16 عصر | نویسنده : ملیکا آرمین | نظر

Image result for ?شهدا?‎




تاریخ : دوشنبه 94/10/28 | 6:15 عصر | نویسنده : ملیکا آرمین | نظر




تاریخ : دوشنبه 94/10/28 | 6:15 عصر | نویسنده : ملیکا آرمین | نظر





http://up.cafe-barani.ir/up/cafe-barani/gotoup/cod/cafe-barani.ir_gotoup.png

azseda.ir

.

پرده خوش امد گویی

px" src="http://s4.picofile.com/file/7992782361/13.gif" border="0">